ابا عبدالله(علیه السلام) اهل بیت خودش را حرکت می دهد، برای این که در تاریخ رسالتی عظیم را انجام دهند. برای این که نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، اما با قافله سالاری زینب، بدون آن که از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زینب(علیهاالسلام) تجلی می کند و از آن به بعد به او واگذار شده بود.
شهید مطهری می فرمایند: «... ابا عبدالله(علیه السلام) اهل بیت خودش را حرکت می دهد، برای این که در تاریخ رسالتی عظیم را انجام دهند. برای این که نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، اما با قافله سالاری زینب، بدون آن که از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زینب(علیهاالسلام) تجلی می کند و از آن به بعد به او واگذار شده بود.»
فعالیت ها و حماسه زن عاشورایی را پس از قیام، می توان به دو بخش تقسیم نمود:
1- حماسه آفرینی زینب(علیهاالسلام)، در نهضت عاشورا
2- نقش و فعالیت سایر بانوان، در این نهضت
حماسه آفرینی زینب(علیهاالسلام) در نهضت عاشورا
همان گونه که می دانیم، حفظ و نگهداری یک نهضت و انقلاب، از انجام آن مهمتر است. حضرت زینب (علیهاالسلام) بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجری، پیام رسای خویش را از دشت خونین کربلا برای مسلمانان ابلاغ نمود و آن را برای همیشه در تاریخ، زنده نگاه داشت.
البته، حضور و نقش عظیم آن حضرت در نهضت کربلا، منحصر به بعد از قیام نیست، بلکه ایشان از ابتدای راه، حضوری فعال و تعیین کننده در انقلاب حسینی داشتند. همیاری حضرت زینب (علیهاالسلام) با امام حسین (علیه السلام) در انجام مسوولیت ها را می توان بزرگترین نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشورا دانست. آن حضرت به عنوان امین امام، بخش وسیعی از مسوولیت ها و امور کاروان را بر عهده داشت، تا امام (علیه السلام) فرصت و فراغ بیشتری برای آماده سازی قیام داشته باشد.
اما اصلی ترین وظیفه حضرت زینب (علیهاالسلام)، بعد از ظهر عاشورا، متجلی می شود. اگر نبود آن عالمه غیر معلمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسین(علیه السلام) دستخوش تحریف می گردید، بلکه اسلام نیز در معرض خطری جدی قرار می گرفت.
تبلیغ پیام شهادت، سرپرستی قافله اسرا، پرستاری از امام سجاد(علیه السلام)، حفظ و حراست زنان و کودکان، و... مسوولیت های سنگینی بود که آن حضرت پس از قیام عهده دار بود.
سخنرانی حضرت زینب (علیهاالسلام)، در بارگاه ابن زیاد و یزید، آن چنان شورانگیز بود که ارکان حکومت اموی را به لرزه انداخت. سخنان پرشور او در تشریح اهداف انقلاب حسینی و بیان اوضاع اندوهبار روز عاشورا، دسیسه ها و جنایات رژیم را برملا نمود. روشنگری های آن حضرت، توانست جامعه چشم و گوش بسته آن زمان را بیدار کند. پیامد تلاش های حضرت زینب(علیهاالسلام) انقراض حکومت اموی و جلوگیری از اتلاف خون پاک شهدای کربلا، و در نتیجه، احیای مجدد اسلام بود.
آن حضرت در کوفه، شام و مدینه ، به افشاگری بنی امیه اقدام نمود و چهره کریه شان را به مردم نشان داد؛ و این خود قیامی دیگر شد، برای براندازی دستگاه فاسد خلافت.
خطابه های پرشور حضرت زینب (علیهاالسلام) هراسی عظیم در دل بنی امیه پدید آورد و به همین جهت، ایشان را به مصر تبعید نمودند؛ اما غافل از این که این زن فصیحه بلیغه پیام شهادت را به مصر نیز خواهد برد، و سرانجام، این اسطوره صبر و ایثار در 15 رجب سال 62 هجری، در تبعید، به ملکوت اعلی پیوست.
گر چه زینب(علیهاالسلام) اندکی بیش، پس از واقعه جانسوز کربلا زندگی نکرد، ولی در همین مدت اندک، کنگره های کاخ ستم را فرو پاشید، و پیام عاشورای امام حسین(علیه السلام) را تا ابد ماندگار کرد.
نقش سایر زنان پس از قیام
غیر از زینب(علیهاالسلام)، عده دیگری از زنان نیز بودند که به رهبری و مدیریت حضرت(علیهاالسلام)، کارهای تبلیغی و فرهنگی بسیاری پس از حماسه عاشورا انجام دادند که تأثیر زیادی بر جامعه آن روز داشت و چه بسا اثرات آن تا به امروز ادامه دارد. نقش آفرینی زنان را پس از قیام عاشورا، از دو بعد عمل و گفتار، می توان مورد بررسی قرار داد:
1- نقش عملی زنان پس از قیام عاشورا
بعد از به پایان رسیدن جنگ، زنان در عرصه عمل، نسبت به فاجعه ای که از سوی دستگاه غاصب یزید بر امام حسین(علیه السلام) و یارانش وارد شده بود را به شدت محکوم نمودند. و جالب این که اکثر این زنان، کسانی بودند که شوهرانشان در سپاه کوفه، بر علیه امام به مبارزه پرداخته بودند که در ذیل به چند نمونه از آن ها می پردازیم.
زنی از قبیله بنی بکر
بعد از ظهر عاشورا، زنی از قبیله بنی بکر که همسرش در لشکر عمر بن سعد بود، از وضعیت اسراء متأثر شده، شمشیر به دست می گیرد و به سوی سپاه کوفه هجوم می برد و به قوم خود می گوید: «ای آل بکر! دختران رسول خدا را غارت کنند، در حالی که جز خدا پناهگاهی ندارند؛ برای خون های رسول خدا(صلی الله علیه وآله) قیام کنید.» همسرش او را از آن کار منع کرد و به اردوگاه باز گرداند.
زنان بنی اسد
پس از پایان جنگ، بدن های مطهر شهدا بر روی زمین تفتیده کربلا مانده بود، و هیچ کسی جرأت نداشت که برای دفن و کفن اجساد قدم بردارد؛ چرا که طبق دستور عمر سعد، مأموری بر بدن ها گمارده شده بود. در این وضعیت، زنان قبیله بنی اسد که در نخلستان های نزدیک کربلا بودند، با بیل و وسایل دیگر، به سوی میدان هجوم بردند. مردان آن ها با دیدن حرکت شجاعانه زنان، به کمک آمدند و به کفن و دفن شهیدان پرداختند.
ام عبدالله
او همسر «مالک بن نسیر» بود. شوهر او در روز عاشورا با شمشیر بر سر مبارک امام ضربتی زد و عرقچینی که بر سر امام بود، پاره شد و امام مجروح گردید. پس از جنگ، او عرقچین را به خانه آورد و به همسرش داد تا آن را بشوید. اما ام عبدالله گفت: «به غارت رفته پسر دختر پیغمبر(صلی الله علیه وآله) را به خانه آورده ای؟ آن را از پیش من ببر. 9»و این زن، بدین گونه اعتراض خویش را به عمل قبیح کوفیان و همسرش اعلام داشت.
نوار همسر خولی
پس از آن که خولی بن یزید اصبحی سر مبارک امام را برای کسب جایزه به کوفه آورد، ابتدا آن را به خانه برد. همسرش در نهایت اعتراض، شوهرش را طرد و نسبت به او ابراز انزجار نمود. سپس به حیاط رفت و نزدیک سر مبارک امام تا صبح بیدار نشست. در کتب تاریخی، از مشاهدات وی در این شب، نسبت به حضور فرشتگان برای تکریم و تقدیس سر مبارک امام مطالبی آمده است.
زنان آل ابی سفیان
سخنرانی ها و خطابه های پر شور حضرت زینب(علیهاالسلام)، در مجلس ابن زیاد و یزید، موجب گردید که زنان آل ابی سفیان از این واقعه متأثر شده، مراسم نوحه سرایی و گریه و شیون برای امام حسین(علیه السلام) و یارانش بر پا دارند. و بدین ترتیب، انزجار و اعتراض خویش را نسبت به عمل مردان ناجوانمرد خود اعلام دارند.
هند همسر یزید بن معاویه
پس از افشاگری زینب کبری(علیهاالسلام)، هند که از واقعه تلخ عاشورا سخت متأثر و ناراحت شده بود، به همسرش در مورد به شهادت رساندن امام حسین(علیه السلام) اعتراض نمود و گفت: «ای یزید! آیا تو دستور داده ای سر حسین فرزند رسول خدا را از تن جدا کنند و بالای نیزه برند؟ آیا تو فرزند فاطمه را کشتی؟»
یزید مضطرب شد و برای گریز از کاری که کرده بود، گفت: «... خدا بکشد ابن زیاد را که او را کشت، من به کشتن او راضی نبودم.»
نکته قابل تأمل در این مطلب، انزجار هند، همسر یزید، از حرکت شوم همسرش می باشد که با این اعتراض، ضربه سختی بر حکومت شوهر خود وارد کرد.
این ها نمونه هایی از واکنش زنان کوفه و شام به عملکرد مردانشان بود. اما بانوان دیگری هم با کردار خویش، در جبهه ای تبلیغی به مبارزه علیه آل ابی سفیان پرداختند. ایشان از همراهان و پیروان امام حسین(علیه السلام) بودند، که با اقدامات هوشیارانه، اعتراض خویش را بیان نمودند.
رباب همسر امام حسین(علیه السلام)
رباب همسر امام حسین(علیه السلام)، دختر «امرء القیس بن عدی بن اوس» بود. او در کربلا حضور داشت و شاهد شهادت همسر و فرزند شیر خواره اش علی اصغر بود. وی پس از کربلا و اسارت، در مدینه ساکن شد.
در برخی روایات آمده است که در بازگشت اسرا به مدینه، رباب دستور داد تا سقف خانه اش را بردارند و خود و دخترش سکینه، در خانه بی سقف روزگار گذراندند. چون به او گفته می شد که از زیر آفتاب سوزان برخیز. با گریه و شیون می گفت: من با چشمان خود حسین(علیه السلام) را دیدم که گرمی آفتاب، بدن او را می گداخت.
و این خود نوعی مبارزه و قیام علیه ستم یزید و عمالش بود. رباب با این حرکت، به تحریک احساسات و عواطف مردم پرداخت، تا زمینه را برای قیام های دیگر مردمی فراهم سازد.
زنان مدینه و بنی هاشم
بعد از واقعه کربلا، زنان مدینه، بر سر قبر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رفتند و مراسم عزاداری برپا نمودند.
آنان بدون هیچ هراسی از دستگاه حاکمه، با شور و شعور، دست به اقدامی مهم زدند. آنان با رفتن بر سر قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله)، با زیرکی و تیزبینی، به همه نشان دادند که این فرزند رسول خداست که به شهادت رسیده است. و پس از آن تا یک سال، روز و شب، در مدینه نوحه سرایی می کردند.
امام صادق (علیه السلام) نیز در این زمینه می فرمایند: «پس از واقعه کربلا، هیچ زن هاشمی، سرمه به چشم نکشید و خضاب نکرد. دودی نیز از خانه بنی هاشم برنخاست تا پنج سال که عبیدالله بن زیاد کشته شد.»
و این نشانگر نقش اساسی و مهم زنان در حفظ و تداوم نهضت حسینی بود. اینان با عزاداری های پی در پی، در حقیقت، به مبارزه علیه حکومت بیدادگر یزید برخاستند و با حرکت های مثبت که در نهایت لطافت و ظرافت انجام می شد، در اذهان تأثیر به سزایی گذاشتند.
زنان انصار نیز به همراهی زنان بنی هاشم، زمینه را برای شروع مبارزاتی نو بر ضد دستگاه بنی امیه فراهم ساختند، و با شعور دینی و سیاسی خویش، گامی بلند در احیای نهضت عاشورا برداشتند.
2- نقش سخنرانی و خطابه های زنان پس از قیام
علاوه بر اقداماتی که زنان در عرصه عمل انجام دادند، خطابه ها و سخنرانی های بانوان هاشمی را می توان مهمترین عامل برای روشنگری مردم و براندازی حکومت یزید دانست؛ چرا که اگر نبود این افشاگری ها، جامعه خفته آن روز متحول نمی گردید و ندای حق طلبی و ستیز علیه ستم، بلند نمی شد.
همان گونه که گذشت، امام سجاد (علیه السلام) و زینب کبری (علیهاالسلام) بزرگترین نقش را در این زمینه ایفا کردند. آن ها با اخطارها، هشدارها و بیدار باش ها، ضربه سنگینی بر آل امیه وارد نمودند. اما دیگر زنان هاشمی نیز که در نهایت فصاحت و بلاغت بودند، نقش مهمی در خنثی سازی تبلیغات مسموم اموی داشتند. زنانی چون ام کلثوم و فاطمه صغری دختر امام حسین(علیه السلام) و... .
نکته قابل ذکر این که طبق آمار تاریخی، زن در روز عاشورا، از سپاه و کاروان امام حسین به اسارت درآمدند، که از این عده 6 نفر غیر هاشمی و بقیه، زنان بنی هاشم بودند.
اسارت این بانوان اگر چه اجباری و ناخواسته بود، ولی آن ها را در موقعیتی قرار داد که توانستند پیام خود را به گوش مردم برسانند. آنان هر جا رسیدند، از فرصت ها سود جسته، وقایع کربلا را بازگو کردند.
خطبه های پرنفوذ این بانوان بزرگوار، که مصداق نیکوی امر به معروف و نهی از منکر است، چنان تأثیری بر اذهان خفته مردم گذاشت که زمینه ساز تحولاتی عظیم و قیام هایی چون قیام توابین و قیام مختار گردید.
علاوه بر آن، این سخنرانی ها و روشنگری ها، دستاوردهای مهم دیگری نیز داشت که رسوا ساختن دستگاه حاکم، دادن روح مقاومت و ایستادگی به مردم، ایجاد وحدت و یکدلی در بین مردم جهت مبارزه و قیام، بیداری افکار و اندیشه ها، تهیه عوامل سقوط رژیم، توسعه معارف اسلامی، ایجاد ارزش های اخلاقی جدید و... از جمله این دستاوردهاست.
تأمل درباره شخصیت و موقعیت هر یک از این زنان، می تواند عظمت و بزرگی اقدامات شایسته آنان را جلوه گر نماید و درسی باشد برای زنان در عصرهای مختلف، برای وصول به اهداف عالیه اسلام.